روش هاي خودشيريني براي اساتيد محترم گروه شهرسازي
مهندس نارنجيپوش: زنگ زدن ممتد به موبايل ايشان (به دليل علاقه وافري که به زنگ خوردن آن دارند)، حضور پررنگ در دفتر مشترکشون و تعريف و تمجيد از رنگهاي اجق و وجق لباسش و لهجه برره ايش و گفتن جمله "ناهار خوردي" با يه تن صداي آروم و اغواگر!
مهندس ريش پرفسوري: استاد بفرماييد!! (لطفا اين تيکه رو براي انتقال صحيح حس با لهجه اسفرايني بخونيد) اين هم کيک و چايي و هوبي و صد البته به همراه کرکسيون هاي متعدد الکي و نگاهي پرسشگر و خيره با دهاني هميشه نيمه باز و حضور مستمر در دفتر کار ايشون!
مهندس GIS دوست: شنيده ها حاکي از اينه که خودشيريني براي ايشون در شرايط کنوني براي بعضي از بچه ها از نون شب هم واجب تر شده و بروبچ در روش هاي ابداعي ماستوندن خودشون نهايت نوآوري و فکر رو به خرج مي دن: از جمله چاپ آگهي تبريک در روزنامه، مراجعه مکرر به دفترشون، گذاشتن گل روي شيشه ماشين شون، حمل کردن کيفشون در راه پله و...
دکتر جوان: گوش دادن با علاقه وافر به ايده هاي طراحي حفظيش از روي کتاب دکتر توسلي و تندتند يادداشت برداشتن، خيره شدن به چشمانش با پلک زدن هاي آروم و بي منظور، کشيدن اگزونومتريک از هر چيزي که ميگه!!
مهندس نسکافه خور: گذاشتن هرگونه خوراکي خصوصا چيپس در کنار ايشون، پرسيدن حال خانم و خانواده از ايشون، آماده کردن نسکافه ايشون و...
*از من که گذشت ولي به شما سال پايين تري ها توصيه مي کنم خودشيريني براي اين آقايون رو از ياد نبريد. مثلا اگه تو دل مهندس نارنجي پوش بشينيد تا ترم آخر بيست هاتون تضمينه يا...
پينوشت: قصد اين مطلب هيچگونه توهين يا تمسخر هيچ يک از استادان محترم گروه شهرسازي نبوده و جايگاه اين وبلاگ اجازه چنين کاري را به خود نمي دهد، قصد فقط تلنگري بود به دانشجوياني که هر ترم با توسل به امدادهاي غيبي و با گذراندن دوره هاي تخصصي خودشيريني و پاچه خواري بيست ها را رديف کرده و از بد روزگار خود را شهرسازان موفق جامعه مي دانند!!!!