سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | قاصدک | درباره ما | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 414979 | بازدیدهای امروز: 53| بازدیدهای دیروز: 12
درباره خودمون
دهکده 85
مدیر وبلاگ : کدخدا[222]
نویسندگان وبلاگ :
حمید گوهری[2]
زینب جوادی[27]
نوید کاظمیان[8]
مهران منصوری[30]
محمد حسین کاظمی[23]
سید دانیال ایوب نژاد[32]
نیکو رضوی[8]
ایمان امین[0]

این وبلاگ توسط دانشجویان رشته مهندسی شهرسازی ورودی مهر 85 دانشگاه آزاد اسلامی مشهد راه اندازی شده است .
لوگوی وبلاگ

پیوندهای روزانه
مطالب قبلی
مطالب قبلی
لینک های دوستان
لوگوی دوستان
اشتراک
 
ایران روز معمار را جهانی می‌کند
آذر مهاجر:
گمان نمی‌کنم مهندس قهاری به پیشنهاد مصاحبه هیچ خبرنگاری جواب رد داده باشد!

او از جمله کسانی است که قدرت رسانه را خوب می شناسد و تا به حال هم به عنوان رئیس انجمن مفاخر معماری ایران خیلی خوب توانسته به کمک رسانه ها این  انجمن را به اهدافش نزذیک کند.

نشان به آن نشان که پنج سال است سوم اردیبهشت به عنوان روز معمار جشن گرفته می شود و معماران و دانشجویان معماری این روز را به هم تبریک می گویند در حالی که سال گذشته نامگذاری روزی به نام معمار به تصویب رسید.

انجمن مفاخر معماری ایران به عنوان یک NGO یا انجمن مردم نهاد، تا کنون پیشنهادهای زیادی برای ارتقای شناخت جامعه امروز، از معمار و معماری ارائه کرده است و تا کنون هم کم و بیش در به ثمر رساندن پیشنهادهایش موفق بوده است.

اگر باز هم اهداف انجمن به بار بنشیند، شاید خیلی زود سوم اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ بهایی، به عنوان روز ملی و روز جهانی معمار شناخته شود.

این روز می‌تواند بهترین بهانه باشد برای نشستن پای صحبت معماری که ریاست انجمن مفاخر معماری ایران را بر عهده دارد و سالهاست در عرصه مدیریت مراکز و نهادهای مختلف مرتبط با معماری فعالیت می کند.

 

جناب مهندس قهاری اصلا چطور شد که انجمن مفاخر روزی را به نام معمار پیشنهاد کرد؟

زمانی که ما این پیشنهاد را دادیم  صحبت از هویت بخشی به شهرها و بنا ها مطرح شده بود و حتی مقام معظم رهبری هم حساسیتشان را در این باره اعلام کرده و به وزیر مسکن وقت فرموده بودند که مسئله هویت بخشی به شهرها را پیگیری کنند.

شاید انجمن مفاخر معماری ایران تنها نهادی بود که این حساسیت و این مسئله را به این ترتیب دید که اگر  به حرفه معماری که سالها مغفول مانده بود و کمتر مورد توجه قرار می گرفت، توجه نشود، هویت بخشی به شهرها هم میسر نخواهد شد. چون دیگر این کار متولی نخواهد داشت.

درست مثل اینکه از یک بیمارستان مجهز توقع درمان بیماران را داشته باشید اما در این بیمارستان پزشکی وجود نداشته باشد! مسکن و ساختمان به عنوان یک کالای سرمایه ای برای خیلی ها جذاب است و خیلی ها وارد این عرصه می شوند بدون آنکه دانش لازم و کافی را درباره آن  داشته باشند.

همین دیروز قصاب محله ما می گفت از کارش خسته شده و قصد دارد برود سراغ بساز و بفروشی! شاید در زمانی نه چندان دور دلاک حمام، دندان هم می کشید اما حالا در عصری زندگی می کنیم که هر حرفه ای نیازمند تخصص است و کسی که وارد حرفه ساخت و ساز هم می شود باید که تخصص آن را داشته باشد.

همین دیدگاه باعث شد پیشنهادمان را در قالب نامه ارائه کردیم تا اجازه بگیریم برای حفظ معماری چندین هزار ساله این مرز و بوم با ثبت نام معمار در تقویم کشورمان توجه ها را به این حرفه معطوف کنیم. نقل قول می کنم از مهندس بهشتی که می گویند ایران اولین کشوری بوده که معماری داشته و معماریش مطرح و ماندگار شده است. وقتی قرار باشد ایران را معرفی کنیم از بناها و از معماری آن سخن می گوییم پس چرا از معماران این سرزمین نگوئیم؟

 

تا جایی که من می دانم سالهاست که انجمن ثبت روزی به نام  معمار در تقویم کشورمان را  پیشنهاد کرده است. از زمان ارائه این پیشنهاد تا امروز که تصویب شده، چه اتفاقاتی رخ داده و چرا اینقدر طول کشیده است؟

سال 1381 بود که جرقه آن زده شد و بعدها نامه ای به رئیس جمهور وقت نوشتیم و نامگذاری این روز را پیشنهاد کردیم. خوشبختانه آن زمان با دستور آقای خاتمی این مسئله به شورای انقلاب فرهنگی که ریاست آن هم بر عهده ریاست جمهور است، ارجاع شد.

اما از آنجا که سالهای سال معماری جز یکی از رشته های ساختمان محسوب شده، وزیر مسکن و شهرسازی وقت که پیگیری مسئله به او واگذار شده بود به خاطر وجود روزی به نام روز مهندسی در تقویم  با این مسئله مخالفت کرد.

اما از آنجا که نمی شود نظام پرستاری را با نظام مهندسی یکی دانست یا مهندسی معدن را با مهندسی کشاورزی، انجمن اصرار داشت تفاوت های بین مهندسی ساختمان را با مهندسی معماری روشن کند و معماری را از حاشیه مشاغل مربط به ساختمان بیرون بکشد.

با تغییراتی که ایجاد شد دوباره پیگیری کردیم و خوشبختانه مهندس سعیدی کیا وزیر بعدی با این پیشنهاد موافقت کرد و در اولین جلسه شورای عمومی در سال گذشته تصویب شد که روز معمار وارد تقویم شود. البته هنوز در مورد این که چه روزی به نام روز معمار نامگذاری شود تصمیمی گرفته نشده است.

 

چرا از میان این همه گزینه روز بزرگداشت شیخ بهایی را انتخاب کردید؟ ما شیخ بهایی را بیشتر به عنوان شاعر و ادیب و فیلسوف می شناسیم تا معمار؟!

اعضای انجمن مفاخر برای نامگذاری روز معمار روزهای مختلفی را مد نظر قرار دادند. روزهایی مثل بزرگداشت  قوام شیرازی یا مثلا روز تولد طراح تخت جمشید یا مواردی از این دست. اما در نهایت همه اعضا به این نتیجه رسیدیم که روز سوم اردیبهشت که روز بزرگداشت شیخ بهایی نامگذاری شده، روز معمار باشد.

چون قصد نداشتیم تقویم را شلوغ کنیم و تنها روزی که از قبل در تقویم کشورمان به نام یکی از معماران و ریاضیدانان بزرگ ایران نامگذاری شده بود همین سوم اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ بهایی بود. این را هم مد نظر داشتیم که اصفهان چهارصد سال به طور مستمر پایتخت ایران بوده و بخش مهمی از بناهای این شهر را شیخ بهایی طراحی کرده و یا بر اجرای  آنها نظارت داشته است.

متاسفانه امروز هم اگر بنایی ساخته شود نامی از معمار روی بنا حک نمی شود و آن زمان هم نامی از شیخ بهایی روی هیچ کدام از بناها بنوده است. معمارها در طول تاریخ گمنام بوده اند و کاشیکار اگر اسمی روی یک کاشی حک می کرد اسم خودش بود نه معمار ساختمان.

شاید تصادفی بدانیم گنبد سلطانیه یا فلان بنای دیگر را چه کسی ساخته است. با همه اینها کاملا محرض است که بنایی مثل مسجد امام اصفهان را شیخ بهایی ساخته، چهارباغ را همین طور، سی و سه پل و.. کارهایی مثل تقسیم آب زاینده رود از شاهکارهای شیخ بهایی بوده یا حمامی که با یک شمع آن را گرم می کرد.

سی و سه پل را ببینید که چهارصد سال است با وجود فشار آب همچنان استوار است! شاید شیخ بهایی  را به خاطر علاقه مان به شعر و ادبیات، بیشتر به عنوان شاعر و ادیب بشناسیم اما  نمی شود آثار ماندگار او را در معماری نادیده گرفت.

کما اینکه همین حالا هم معمولا معماران ما به جز معماری در هنرهایی مثل نقاشی و طراحی و شعر هم دستی بر آتش دارند. شیخ بهایی شیخ الرئیس دربار صفوی بوده و بر طرح هایی که می آوردند نظارت داشته است.

 

انگار انجمن در صدد است روز ملی معمار را به عنوان روز جهانی معمار هم پیشنهاد بدهد!

ما روز مولانا داریم، روز سعدی داریم، شیراز به عنوان پایتخت ادبی جهان انتخاب شده؛ اینها جلوه های جهانی کشورمان است که از قبل توسط دیگران انتخاب شده و فکر کردیم حالا که روزی جهانی به نام معمار نداریم چرا خودمان و به مناسبت بزرگداشت یکی از معماران ایرانی چنین روزی را نامگذاری نکنیم.

انجمن به این نتیجه رسید که این ما هستیم که باید تعیین کننده روز جهانی معمار باشیم. درباره جهانی شدن این روز هم تحقیق کردیم و دریافتیم که کنگره جهانی معماران روز جهانی اسکان بشر را به نام معمار اعلام کرده است اما این روز به ثبت نرسیده و در تقویم سازمان ملل هم وجود ندارد.

این نکته را هم ذکر کنم که انجمن پیش از اینکه کنگره جهانی معماران روز اسکان بشر را روز معمار بنامد پیشنهاد روز معمار را به ریاست جمهور وقت داده بود.  با همه اینها اگر دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی روز معمار را اعلام کند - فرقی هم ندارد این روز چه روزی باشد یا روز بزرگداشت شیخ بهایی یا هر روز دیگری- همه ما آن را خواهیم پذیرفت و انجمن هم تلاش خواهد کرد این روز جهانی شود.

 

فکر می کنید معماری معاصر ایران در حد و اندازه آن هست که با سربلندی روز جهانی معمار به خاطر روزی به این نام در ایران به ثبت برسد؟

ما درباره معماری معاصر ایران حرف نمی زنیم ما می خواهیم با نامگذاری یک روز به نام معمار برای یک هنر متعالی و ارزشمند بزرگداشت بر گزار کنیم که پیشینه ای چند هزار ساله در ایران دارد و مثل و مانندی برایش نمی شود در هیچ کجای دنیا پیدا کرد. چرا نباید روزی به نام معمار داشته باشیم که از علم پزشکی هم در کشورمان قدمت بیشتری دارد؟

نمودهای عینی این تاریخ ارزشمند هنوز هم وجود دارند. چغازنبیل را داریم که بعد از هزاران سال با عظمت و شکوه همچنان پا برجاست و فقط یک بنای صرف نیست. این ساختمان شاهکار تکنولوژی عصر خودش هم هست به عنوان نمونه قانون ظروف مرتبطه که حدود قرن شانزدهم در اروپا کشف و استفاده شده بود، سه هزار سال پیش در این بنا استفاده شد و به کمک این قانون آب رودخانه دز را از شصت متر پایین تر به شهر دوراونتش که معبد در آن واقع شده  رسانده اند.

در این بنا نمونه هایی از چاپ و کلیشه را هم می بینید که بعدها در قرن چهاردهم یا پانزدهم در اروپا اختراع شد. در بدنه چغازنبیل خشت هایی وجود دارد که کلیشه هستند.

این مربوط به زمانی است که نیمی از جهان در بربریت بود. داریم درباره سه هزار سال تا هزار سال قبل از میلاد صحبت می کنیم. میراث معماری ما نشان می دهد که مرکز تمدن جهان اینجا در کشور ما بوده است.  

تا دلتان بخواهد برای داشتن روز معمار، دلیل وجود دارد و البته همه این دلایل نشان می دهد که در این باره کوتاهی کردیم. نه تنها ما بلکه  دنیا به این تمدن افتخار می کند چرا که آنچه از این تمدن باقی مانده میراث بشریت است . هیچ کس نمی تواند منکر آن شود.

 

هنوز این فرصت هست که روز معمار را جهانی کنیم؟

ما پیشنهاد می کنیم و پیگیر آن خواهیم بود تا به نتیجه برسد. مطمئن باشید به محض اینکه این روز وارد تقویم کشورمان بشود انجمن یه استناد تمدن و معماری باشکوه ایران، برای ثبت جهانی آن اقدام خواهد کرد.

اگر برای تخصص های خودمان برای کشورمان ارزش قائل باشیم، حتما دیگران هم با ما همراه خواهند شد. منتظر نباشیم تا فلان نهاد بین المللی در این باره تصمیم بگیرد. مطمئنم اگر خودمان پیشنهاد کنیم همه با ما موافقت خواهند کرد. چرا که نه؟ ما نمی توانیم یک روز جهانی داشته باشیم؟ حتما می توانیم. آن هم روز جهانی معمار که تمدن ما بر آن دلالت می کند. لازم نیست حتما یک ایرانی باشید تا در مقابل عظمت تمدن و معماری ایران سر تعظیم فرود بیاورید.

 

چطور شد که در طول مدتی که پیگیر تصویب نامگذاری روز معمار بودید، سوم اردیبهشت بین معماران و دانشجویان معماری جایگاه خاصی پیدا کرد و برنامه ها مراسم مختلفی هم به همین مناسب اجرا شد؟

ثبت یک روز در تقویم مراحلی را باید طی کند و در این مورد کمی هم روند کار طولانی تر شد اما از آنجا که  سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، اول از همه دانشجویان و بعد معماران و علاقمندان به معماری از این پیشنهاد بهره گرفتند و برنامه های ویژه روز معمار را برگزار کردند.

شاید به این دلیل که این دانشجویان نیاز داشتند تفاوتشان با مهندسان ساختمان مشخص شود. انگار نبودن روزی به نام معمار در تقویم کشورمان یک نقیصه بود. این روز چیزی بود که به آن احتیاج داشتیم. از طرفی چون روز پیشنهادی ما یعنی سوم اردیبهشت زمان مناسبی برای برگزاری جشن ها و بزرگداشت ها و مراسم مربوطه است، خیلی زود همه به طور خود جوش با انجمن همراه شدند و در این روز برنامه هایی برای بزرگداشت مقام معمار، سخنرانی ها و همایش های مختلفی در دانشگاهها ترتیب دادند. بدون اینکه انجمن بخواهد در این باره هزینه بکند.

 

نکته جالب اینجاست که این روز با روز فوت مهندس میرمیران هم مصادف شد. اگر اشتباه نکنم پیشنهاد شما قبل از فوت ایشان مطرح شده بود؟!

جالب است بدانید که پیشنهاد روز معمار را اولین بار مهندس میرمیران در انجمن مطرح کرد. ایشان از اعضای انجمن بود و علاوه بر طراحی و معماری، ایده های خیلی خوبی داشت. مهندس میرمیران خوش فکر بود و از نادر متخصصینی بود که به جامعه و مردم توجه داشت و به اشاعه و ارتقای معماری علاقه داشت.

به همین دلیل ایشان 15سال پیش یکی از حامیان کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران هم بود و باز به خاطر همین خصلت ایشان بود که در انجمن مفاخر معماری ایران هم حضور داشت. انجمن چند ایده ناب از مرحوم میرمیران گرفت: یکی روز معمار، ایجاد موزه معماری و یکی دیگر اینکه اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام به ثبت برسد.

البته سازمان کنفرانس اسلامی شهر اصفهان را به طور موقت پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب کرد اما مهندس میرمیران پیشنهاد کرده بودند انجمن تلاش کند این نامگذاری دائمی باشد. دلایل کافی هم برای این کار وجود دارد.

در مورد روز معمار هم ایشان فقط روزی به نام  معمار را پیشنهاد کرد و البته اعضای انجمن در مورد سوم اردیبهشت به توافق رسیدند. تقدیر این بود که ایشان درست در همین روز از دنیا بروند.

زندگی بازی های عجیبی دارد. بگذارید به یک ماجرای جالب دیگر هم اشاره کنم:  شما می دانید مهندس میرمیران 10 سال آخر عمرشان را بیمار بودند و چند سالی هم روی ویلچر جابجا می شدند. فیلمی از ایشان هست که دارند رمپی را برای عبور معلولین در مجموعه فولاد شهر اصفهان طراحی می کند.  بعد از حدود سی سال زمانی که برای بازدید همان ساختمان رفتند، گفته بودند زمانی که این ساختمان را طراحی می کردم و خطوطش را می کشیدم، اینجا را برای عبور معلولان طراحی کردم. آن روز نمی دانستم دارم خطی را روی کاغذ می کشم که روزی مسیر عبور خودم خواهد بود!

 

آقای قهاری به عنوان رئیس انجمن برای معماری ایران خیلی تلاش کرده اید. از روز معمار گرفته تا تدوین کتاب معماران ایران.  شما خودتان چند تا از آثار تاریخی ایران را از نزدیک دیده اید؟

دیدن همه اینها به عمر من کفاف نمی کند. به نقل از یکی از دوستان می گویم که چیزی حدود پنجاه سال زمان نیاز داریم تا در سراسر ایران بگردیم و بتوانیم همه این آثار را ببینیم.

ممکن است کسی بگوید این دیوار شکسته شبیه آن دیگریست اما از نظر خیلی ها میراث به جا مانده از این تمدن عظیم  دیوار شکسته نیستند. اگر با این نگاه  به میراثمان توجه کنیم در چنین مقیاسی من می توانم بگویم از میراث کشورمان هیچ ندیده ام!

 

مگر ما چندتا بنای تاریخی در کشورمان داریم؟

اگر سنگ نوشته ها و آثاری از این دست را هم در نظر بگیریم، بر اساس شنیده های من حدود یک میلیون اثر تاریخی در کشورمان وجود دارد. البته خوب بسیاری از آنها در طول زمان، براثر جنگ ها و درگیری ها یا زلزله و دیگر حوادث طبیعی و یا به خاطر بی توجهی ها نابود شده اند. اما هنوز هم می شود برای این میراث ارزشمند کارهای زیادی کرد.




شهرنگار: محمد حسین کاظمی(جمعه 87/2/20 :: ساعت 9:54 صبح)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ