خدمتتون عرض کنم که مواردی که در ذیل خواهد آمد تحلیلی از مجموعه اطلاعات موجودی است که وجود دارند. تعداد جمعیت آماری ما 39 نفر و مبنای محاسبه آمارها بر اساس عملکرد دانشجویان متقاضی ارشد شهرسازی در سال 85 بوده است. منظور از شرکت کنندگان هم تعداد نمونه هایی است که از قبولی ها و اولین غیر قبولی ها اخذ شده است. خلاصه نمونه هستند.
نام درس: زبان
در این ماده امتحانی 75 درصد شرکت کنندگان زبان را زیر 30 درصد می زنند پس شما سعی کنید جزء 25 درصد باقیمانده باشید( من هم یه زمانی جزء دسته دوم بودم).
تنها 5 درصد شرکت کنندگان زبان را بالای 50 درصد می زنند
20 درصد شرکت کنندگان زبان را بین 20 تا 40 درصد می زنند.
48 درصد شرکت کنندگان زبان را زیر 20 درصد زده اند.
مباحث عمومی شهرسازی ایران:
52 درصد شرکت کنندگان این درس را زیر 60 در صد می زنند
48 درصد مابقی این درس را ادامه مطلب...
شهرنگار: کدخدا(دوشنبه 86/9/5 :: ساعت 12:49 صبح)
موسسه "طراحی شهری" در بریتانیا نتایج یک مطالعه میدانی در رابطه با شناسایی کتابهای مرجع و برتر در زمینه شهرسازی (با تاکید بر طراحی شهری) را منتشر کرده است. این مطالعه به روش "دلفی DELPHI" و با نظر خواهی از تعداد 3000 متخصص شهرسازی بصورت بین المللی در دو نوبت و در بازه زمانی 10 ساله انجام گرفته است . (معیار انتخاب کتاب مرجع آشنایی حداقل 10% از پرسش شوندگان با آن کتاب بوده است). خلاصه یافته های این تحقیق عبارتند از:
1- از نظر حوزه جغرافیایی تولید کتب مرجع ایالات متحده با 55% در صدر و بریتانیا با 20% تولید کتب مرجع در رده دوم قرار دارد. به عبارتی دیگر تنها 25% از کتابهای مرجع با موضوع طراحی شهری خارج از کشورهای آمریکا و بریتانیا تولید شده اند.
2- چهار نظریه پرداز برتر در علم شهرسازی در 50 سال اخیر عبارتند از : ادامه مطلب...
شهرنگار: کدخدا(یکشنبه 86/9/4 :: ساعت 10:18 صبح)
سلام بچه ها
متن زیر یکی از بچه ها در قسمت نظرات با اسم سپیدار واسه ما گذاشته!!
من گفتم شاید مطلب بعضیا نبینن واسه همین چون مطلب جالبی بود با اجازه خودش آوردم رو صفحه اصلی!!
بخونیدش جالب نوشته!!! عِـــــــــــــــــــــن حقیقت!!!!!!! یکمیم جنبه طنز داره!!
:
سوال:چرا دانشجویان شهرسازی و معماری که بخش اعظمی از بار مالی(شهریه ما دو برابر مهندسی هاست)وفرهنگی دانشگاه رو بر دوش میکشند,اینقدر مظلومند؟
چرا ما از داشتن حتی یک سرویس بهداشتی (که البته حق مسلم ماست) محرومیم؟
پس ما کجا ....؟
میدونم این سوال خیلی از شما دوستان عزیزه و در جوابش باید بگم که این سوالی بود که از بدو ورود,در مهر ماه 85 ذهن منو به خودش مشغول کرد.
اونم هر روز!!
مخصوصا اون روزائیکه غذای سلف رو تناول میکردم به این نیاز طبیعی,بیشترپی می بردم.تازه علاوه بر این ,این قضیه(نداشتن سرویس بهداشتی)چماقی شده که دانشجوهای مهندسی اونو تو سرما میزنن.(شما رو نمی دونم ولی من هر وقت خواستم از سرویس های مهندسی استفاده کنم,یکی پیدا شد و تیکه انداخت یا اینکه منت گذاشت که شما از خودتون هیچی ندارین و همش تو مهندسی پلاسین و...)
به همین خاطر بود که یه روز عزمم رو جزم کردم و رفتم دفتر آقای فروزانی تا با ایشون درباره ی این قضیه حرف بزنم,امّا زهی خیال باطل!!
ایشون که معلوم بود تازه از سرویس بهداشتی مخصوص اساتید تشریف میاوردن,با نگاهی که سرشارازآرامش بود مثل مرفهین بی درد به آهستگی و خرامان خرامان روی صندلیشون نشستن و همونطوری که دستشونو با دستمال کاغذی خشک میکردن,گفتن:ادامه مطلب...
شهرنگار: کدخدا(سه شنبه 86/8/29 :: ساعت 1:23 صبح)
در حال حاضر اسکیس یکی از آزمونهای مهم جهت ورود به دانشکدههای تحصیلات تکمیلی در رشته معماری و شهرسازی است. اما براستی آیا اسکیس میتواند به شکل فعلی خود روش مناسبی برای گزینش باشد؟ اصلاً اسکیس در چه صورتی میتواند مورد قبول واقع شود؟
اصولاً آزمون طراحی معماری سریع یا همان اسکیس باید به شکلی باشد که در زمان مشخص بتوان طرحی از یک موضوع را باتمام مدارک مورد نیاز آماده کرد و این طرح باید خلاصه ای از آموخته های یک دانشجوی معماری باشد.
متأسفانه اخیراً سبک خاص یا بهتر بگوییم قالب خاصی برای این رقابت حاکم شده است و همه مجبورند اسکیسهای خود را خواسته یا ناخواسته درفرم همان قالب در بیاورند تا بتوانند درآزمون اسکیس امتیاز قابل ملاحظهای کسب کنند.
اگر نظری بر تعاریف جهانی معماری داشته باشیم درمییابیم که این امر در کل مغایر با مفهوم معماری است؛ اثری که باید نمایشگر خلاقیت معمار باشد و در خطوط آن خواستهها وسبک معمار منتقل شود به گونهای درمیآید که مطابق سلیقه و خواست مصحح باشد و در واقع طرح، سلایق فرد مصحح را بیان می کند!
جای بسی تأسف است که چنین برنامهای گریبانگیر بسیاری از دانشگاهها در سطح کشور شده است؛ در این دانشکدههای معماری قوه تخیل دانشجویان در عالم غیر واقعی پرورش مییابد؛ هرچند که به لحاظ افزایش خلاقیت روش مناسبی است اما دانشجو در طول تحصیلاتش به کل در چنین عالمی سیر میکند، در صورتیکه تمامی دروسی که در دانشکدههای معماری تدریس میشود بایستی همهوهمه دست در دست هم دهند و فضایی در دنیای واقعی تولید کنند.
بسیاربدیهی است که ماهیت معماری متفاوت از یک هنر تنها ذهنی و خیالی است؛ لذا میتوان چنین نتیجه گرفت که: اسکیس نمایشی است از فرایند تولید اثر معماری در عالم واقعیت و یقیناً وسیله نمایش رویاهای بلندپروازانه و نقاشی وار نیست!
دست اندرکاران آموزش معماری در ایران باید بدانند که ادامه مطلب...
شهرنگار: کدخدا(یکشنبه 86/8/27 :: ساعت 2:29 صبح)
سلام بچه ها
واستون چندتا سایتیو که فکر میکردیم به دردتون می خوره معرفی کردیم.
سایتهای خوبین. بد نیست یک نگاهی بهشون بندازین!!
بازم هرچی لازم داشتین بنویسین تا جایی که از دستمون بر بیاد واستون میذاریم
صبح بیست و سوم خرداد ماه ، روز برگزاری اسکیس منظر دانشگاه تهران بود . وقتی رسیدم از سکوت آنجا تعجب کردم سکوت آنجا نشان می داد ارزش دانشجو برای مسئولان چقدر زیاد است . نکته ای که خیلی وقت پیش متوجه آن شده بودم، اما نمی دانم چرا نمی خواستم قبول کنم .
امتحان تستی اسفند ماه بود . تست هایی که قرار بود میزان اطلاعات دانشجوی معماری در طول چهار سال را محک بزند . خودتان قضاوت کنید کتابی به بزرگی < فضا ، زمان ، معماری > را در نظر بگیرید و تصور کنید که از دانشجوی لیسانس معماری بپرسند : نام سبک نقاشی لوکوربوزیه چه بود !!!!! راستی به کدام مرجع قضایی می توان شکایت کرد و گفت این سوال توهین به شعور دانشجو است .
همه ی این اعتراض ها تحت الشعاع سنگینی درسها و تحویل کارها از میان رفت . احساس خشم و اعتراضم نسبت به امتحان تستی هم زیر فشار کارهای دانشکده کمرنگ شد و بنابراین چشم به راه نتایج ماندم .
به زودی معلوم شد مجاز به انتخاب رشته شدم اما دوباره فرم انتخاب را برایمان فرستاده بودند و می بایست برای همه ی رشته ها اسکیس می دادیم زمان آزمون اسکیس ها که معلوم شد . تاریخ برگزاری در چند دانشگاه همزمان اعلام شده بود . ظاهراً وظیفه ی سازمان سنجش زبانم لال ، رسیدگی به این همزمانی نبود ، و طبیعتاً هیچ گونه مسئولیتی هم برای رسیدن به داد بچه هایی نداشت که در زمان واحد می بایست در دو دانشگاه حضور پیدا می کردند . مسئولان یکی از دانشگاها هم شاه بیت آخر را تحویلمان داد :
دانشجویان غلط کرده اند چند تا دانشگاه را با هم انتخاب کرده اند .
بنابراین امثال من که این غلط زیادی را ادامه مطلب...
شهرنگار: کدخدا(چهارشنبه 86/8/23 :: ساعت 1:41 صبح)
موقع ساختن وبلاگ رفتیم تو سایت یاهو تا ایمیل درست کنیم ولی تو لیست کشورها هر چی گشتیم ایران رو پیدا نکردیم اسم هر چغندرآبادی تو لیست بود ولی اسم ایــــــــــــران نه ! ماهم رفتیم جی میل درست کردیم . ولی کار یاهو مارو خیلی عصبانی کرد و این نامه رو به یاهو نوشتیم :
سلام یاهو! چطوری؟ سلامتی؟ ما هم بد نیستیم. ملالی نیست جز دوری شما که اونهم به لطف حذف ما از لیستت بیشتر شده.
حالا شناختی؟ ما را یادت اومد؟ ما ایرانی هستیم. یعنی اهل ایرانیم. ایران هم که حتماً میدونی کجاست؛ چون تو آمریکایی هستی و هر روز اخبار جدیدی از تهدید ما به جنگ و بمب و این حرفها روی سایتت میذاری.
اگر میخوای بیشتر راجع به ایران بدونی کافیه به نقشه دنیا نگاه کنی. ما اونقدر کوچک نیستیم که برای پیدا کردنمون خیلی زحمت بکشی.
تو قلب دنیا، یعنی خاورمیانه، یک گربه میبینی که آروم سر جاش نشسته و به قول آن جوک معروف، داره ماستش رو میخوره.
البته این گربه قبلا اینقدرها هم ساکت نبود. اصلا یک شیر بود. یک شیر پرابهت که نگاه به یال و دمش همه را سرجای خودشون مینشوند. دمش توی هند بود، سرش توی اروپا، پایش در یمن بود و سرش در مصر.
2هزارسالی اینجوری بود؛ حالا یک وقت بزرگتر، یک وقت هم کوچکتر. اگر بازهم دقیقتر بخوای ما 7هزارسال پیش به این سرزمین آمدیم، مثل شما که ادامه مطلب...
شهرنگار: کدخدا(سه شنبه 86/8/22 :: ساعت 10:39 عصر)