خدمتتون عرض کنم که مواردی که در ذیل خواهد آمد تحلیلی از مجموعه اطلاعات موجودی است که وجود دارند. تعداد جمعیت آماری ما 39 نفر و مبنای محاسبه آمارها بر اساس عملکرد دانشجویان متقاضی ارشد شهرسازی در سال 85 بوده است. منظور از شرکت کنندگان هم تعداد نمونه هایی است که از قبولی ها و اولین غیر قبولی ها اخذ شده است. خلاصه نمونه هستند.
نام درس: زبان
در این ماده امتحانی 75 درصد شرکت کنندگان زبان را زیر 30 درصد می زنند پس شما سعی کنید جزء 25 درصد باقیمانده باشید( من هم یه زمانی جزء دسته دوم بودم).
تنها 5 درصد شرکت کنندگان زبان را بالای 50 درصد می زنند
20 درصد شرکت کنندگان زبان را بین 20 تا 40 درصد می زنند.
48 درصد شرکت کنندگان زبان را زیر 20 درصد زده اند.
مباحث عمومی شهرسازی ایران:
52 درصد شرکت کنندگان این درس را زیر 60 در صد می زنند
48 درصد مابقی این درس را بالای 60 درصد زده اند.
تنها 5 درصد شرکت کنندگان این درس را زیر 40 درصد می زنند.
مبانی برنامه ریزی:
61.5 درصد این درس را پایین 50 درصد زده اند
38.5 مابقی این درس را بالای 50 درصد زده اند.
تاریخ شهر:
77 درصد این درس را بالای 50 درصد زده اند.
تنها 23 درصد این درس را زیر 50 درصد می زنند.
66 درصد شرکت کنندگان این درس را بالای 60 درصد می زنند.
تنها 12 درصد این درس را بالای 70 درصد می زنند.
آمار و ریاضی:
41 درصد شرکت کنندگان این درس را زیر 50 درصد می زنند.
59 درصد مابقی این درس را بالای 50 درصد زده اند.
تنها 30 درصد شرکت کنندگان این درس را بالای 60 درصد می زنند.
نتیجه:
طبق آمار به دست آمده مرز قبولی و غیر قبولی شما در اینجاست که شما بایستی بیش از این درصدهای زیر، درسها را بزنید:
مباحث شهرسازی: 51 درصد
مبانی برنامه ریزی: 37 درصد
تاریخ شهر: 50 درصد
ریاضی: 32 درصد
این درصدهای بالا ( در مجموع 5 ماده امتحانی) حداقل آمار قبولی هستند و اگر کمتر بزنید( با توجه به میانگین تان) بی رودرباسی بگم قبول نمی شید.
باید از این آمارها( با توجه به میانگین مجموع درسهای امتحانی شما ) بالاتر بروید تا قبول شوید.
ایده آل تایپ:
زبان: 70 درصد
مباحث شهرسازی: 77 درصد
مبانی برنامه ریزی: 71.1 درصد
تاریخ شهر: 74.4 درصد
آمار و ریاضی: 77.7 درصد
محل قبولی: ام آی تی
بدترین حالت:
زبان: 5.5- درصد
مباحث شهرسازی: 32.8 درصد
مبانی برنامه ریزی: 27.7درصد
تاریخ شهر: 38.8 درصد
آمار و ریاضی: 3.3 درصد
محل قبولی: هنوز تاسیس نشده
خوبی این مرزهای قبولی این که شما می تونید به راحتی رتبه خودتون رو و در واقع رتبه احتمالی خودتون رو پیدا کنید. مثلا اگر شما این جوری کنکور امسال را ( بدون اشک و دری بری) تموم کنید یعنی درصدهای شما اینگونه باشند:
زبان: 31.4 درصد
مباحث شهرسازی: 48.1 درصد
مبانی برنامه ریزی: 54 درصد
تاریخ شهر: 41.8 درصد
آمار و ریاضی: 9.24 درصد
رتبه شما با توجه به ضریب دروس 140 خواهد شد. نحوه محاسبه هم به این شکل است که کافی است تعداد ظرفیت یا همون 60 نفر را به صورت ترتیبی از حد مرز قبولی و به نسبت هر یک از درصدهای خودتون به دست بیارید. مثلا در مورد درس ریاضی، ایشان نمره اشان 23- خواهد بود یعنی در واقع ازمرز قبولی 23 نفر عقب تر هستند و یا دردرس مبانی برنامه ریزی نمره ایشان 17+ می باشد یعنی 17 نفر جلوتر از 60 نفر ظرفیت قبولی. مجموع نمرات این شرکت کننده با توجه به ضریب دروس 740 می باشد که میانگین آن 140.4 می باشد .
یعنی رتبه ایشون با این درصدها 140 می باشد. حالا شما می تونید با توجه به این مرز قبولی و اون چیزی که فکر می کنید درصدهای احتمالی شما هستند دو تا کار بکنید اول اینکه نمره قبولی تون را محاسبه کنید یا همون رتبه اتون را و بعدش به نسبت اون چیزی که فکر می کنید نقطه ضعف شما هست برای قبولی تون بقیه درسها را قوی تر کنید و یک درصدی از هر یک از دروس با توجه به تواناییها و یا پیش فرضهاتون از درصد احتمالی شما یک درصدی را تعیین کنید که برای قبولی حتمن باید این درسها بزنید تا قبول شوید. توجه داشته باشید که متغییرهای شما بسیار مهم هستند و اگر تعداد ظرفیت امسال بالاتر برود تغییراتی در محاسبه پدید خواهد آمد که بایستی اعمال شوند.
امیدوارم تحلیلم درست بوده باشه و برای همتون هم آرزوی پیشرفت و نه صرف قبولی را دارم. البته هممون با هم .
خوب ظاهرن این روش محاسبه باتمام محدودیتهایش مشکلات خاص خودش رو داره. جالب که اگر ملاک محاسبه تغییر کنه نمره این فرد ذکر شده به جای 140 ، 58 میشه. پس یه جای کار قبلی مشکل داشته . این مشکل رو میشه به این صورت حلش کرد. مشکل در مبنای محاسبه و تعداد عدد مبنایی است که سایر درصدهای احتمالی ( مثل همون رتبه های فرد اشاره شده) از این اعداد کسر گردیده اند. اگر ملاک محاسبه تقسیم مجموع نمرات بر تعداد ماده های امتحانی(5) باشه و در تمام محاسبات لحاظ بشه یعنی به جای خود نمره این عدد (88) لحاظ بشه رتبه این فرد 59 میشه. این روش منطقی ترو به جواب بدست آمده از طریق نسبت هم نزدیکتر هستش.
بالاخره این هم یه سعی و کوشش بود دیگه هرچند که مبناهای آماری اون نمونه بودند و دقت آماری بالایی هم ندارند. ولی آمارهای توصیفی ذکر شده دقت بالاتری دارند ولی اساسن پیش بینی کمی مشکل میشه و روش نسبت منطق تر هست.