شگفتى هاى معمارى قلعه تاریخى مهرپادین
طبق نتایج مطالعات و بررسى هاى انجام شده از سوى اندیشمندان علم روان شناسى درباره نیازهاى بشرى، مشخص شده که نیاز به امنیت، پس از نیاز به آب و غذا بالاترین اولویت را دارد. با بررسى شیوه زندگى انسان هاى بدوى و مطالعه تاریخ معمارى دفاعى، پى مى بریم که انسان همواره با محیط و طبیعت پیرامون خود در ستیز بوده و براى مقابله با عوامل طبیعى و غیرطبیعى به دنبال پناهگاهى امن و مطمئن مى گشته است.
در ابتدا به درون غارها و کوه ها رفته و در آنجا مى زیستند ولى با گذشت سالیان دراز به سمت دشت ها و جلگه ها سرازیر شدند و پس از یکجانشینى و ساخت سکونتگاه به کشاورزى و دامدارى مبادرت ورزیدند. با بیشتر شدن جمعیت و گسترش رستاق ها (روستا، آبادى) و همچنین نیاز به زمین مناسب، آب کافى و جلوگیرى از تهاجم اقوام دیگر، به ساختن شهرهایى با دژ مستحکم و برج و بارو پرداختند. نظیر این مستحدثات را مى توان در چغازنبیل (هفت تپه خوزستان)، تخت سلیمان (تکاب آذربایجان غربى)، شهر فیروزآباد فارس و ارگ تاریخى بم مشاهده کرد. درگذشته براى ایجاد سامانه تدافعى مناسب در برابر هجوم اقوام و دشمنان در شهر، قصبه یا قریه با توجه به نحوه قرارگیرى و شرایط اقلیمى منطقه، استحکاماتى از قبیل قلعه (ارگ)، برج، حصار و باروهاى بلند، دروازه، دربند و خندق بنا مى کردند. از مهمترین دلایل پدید آمدن قلعه هاى روستایى، مى توان به عدم وجود امنیت اشاره کرد. آبادى مهرپادین در مجاورت راه یزد، کرمان قرار داشته و مسیرهاى کویرى از گذشته محلى مناسب براى استقرار راهزن ها و بیابانگرد ها بوده است. امروزه نیز اسکان موقت بیابان نشین ها در اطراف قلعه مهرپادین مشاهده مى شود.
قلعه تاریخى مهرپادین از نمونه هاى بى نظیر قلعه هاى روستایى دشتى و جلگه اى است که تا چندى پیش فعال و مسکونى بوده و هر کدام از اهالى، مالک اتاقى بوده اند و جهت انبار کالا و محصولات کشاورزى و نگهدارى آذوقه و دام از آن استفاده مى کردند. البته این قلعه براى سکونت دائم نبوده و فقط در مواقعى که احساس خطر مى شد و حمله قریب الوقوع صورت مى گرفت، اهالى روستا را ترک مى کردند و با اموال با ارزش خود، روزهاى موقتى را درون قلعه سپرى مى کردند. این قلعه روستایى خشتى با شکوه و کم نظیر، در تاریخ 7/7/81 به شماره 6143در فهرست آثار میراث فرهنگى کشور به ثبت رسیده است.
*موقعیت و جهت یابى قلعه مهرپادین
شهرستان مهریز با وسعت 6717 کیلومتر مربع و جمعیتى بالغ بر 74202 نفر، در جنوب غربى استان یزد واقع شده است. این شهرستان 1/9 درصد از مساحت کل استان را شامل مى شود و از شمال به شهرستان یزد، از شرق به شهرستان بافق، از غرب به شهرستان تفت و از جنوب به شهرستان خاتم محدود مى شود. شهر تاریخى مهریز از پیوستن و ادغام 5 آبادى به نام هاى بغدادآباد، مهرپادین، استهریج، مَزویرآباد و مُنگ آباد به وجود آمده است و آنها امروزه چنان گسترش یافته اند که هر کدام به صورت محله هاى یک شهر بزرگ در آمده و از سازمان هاى شهرى یگانه اى استفاده مى کنند. قلعه تاریخى مهرپادین در حدود 4 کیلومترى غرب شهرستان و در مجاورت بافت قدیم محله مهرآباد، از محلات تاریخى باغ شهر مهریز و در میان کشتخوان ها، باغ هاى میوه و زمین هاى زراعى قرار دارد. پهنا و در ازاى بناى قلعه حدود 160در148متر و ساختمایه آن به طور عمده از خشت وگل است.
*پیشینه تاریخى (وجه تسمیه)
شهرى که امروز به نام مهریز مشهور است در روزگاران پیش «مهرگرد» و سپس مهریجرد نامیده مى شده است. بناى مهریز را به مهرنگار دختر انوشیروان ساسانى نسبت مى دهند، در کتاب تاریخ یزد درباره این شهر چنین آمده است: شاه قباد در گذشت و انوشیروان به تخت پادشاهى نشست.
او را از دخترخاقان تُرک 2 فرزند آمد یکى پسر و دیگرى دختر، پسر را هرمز نام نهاد و دختر را مهرنگار و چون فرزندان او بزرگ شدند انوشیروان یزد را به مهرنگار بخشید و مهرنگار از مداین، مقنیان را به یزد فرستاد و در یزد بسیار عمارت ساخت و در نزدیکى شهر به 8 فرسنگى، دهى معتبر ساخت و آن را مهرگرد نام نهاد و اکنون آن قریه را مهریجرد مى خوانند و برادر او شاه هرمز در جنب مهریجرد دهى ساخت و آن را هُرمیز (خورمیز امروزى) نام گذاشت. مهرنگار در مهریجرد قناتى بنیان نمود و آن را مهرپادین نام گذاشت و در آن محل، محله عالى ساخت به نام مهرآباد. درباره قدمت و دوره ساخت قلعه تاریخى مهرپادین، 2 نظریه متفاوت مطرح است. عده اى از کارشناسان بر این گمان هستند که بناى مذکور متعلق به دوران صفوى است و گروه دیگر تاریخ بناى قلعه را مربوط به دوران حکومت آل مظفر (قرن هشتم ه.ق) و همزمان با ساخت اَرسن (مجموعه) شهرى مهرپادین مى دانند. از طرفى روایتى در میان ساکنان قدیمى محل بدین مضمون رواج دارد که پس از حمله مغولان به قصبه مهریجرد و کشته شدن تمامى مردم، تنها یک کودک زنده مى ماند که سربازان مغول از کشتن او صرف نظر کرده و او را به اهالى قریه سریزد در نزدیکى مهریجرد تحویل مى دهند. وى پس از طى سال هاى کودکى به قصبه خود بازگشته و براى جلوگیرى از تکرار واقعه مذکور، اقدام به ساخت قلعه اى عظیم با برج و بارویى بلند و خندقى عمیق مى نماید. قلعه پیشین آبادى در داخل بافت روستایى قرار داشته و هم اکنون به حسینیه محله مهرپادین تبدیل شده است.
* ویژگى هاى معمارى قلعه تاریخى مهرپادین
قلعه تاریخى مهرپادین با 2 حصار و باروى دفاعى و برج هاى پیرامون خود، با شکوه و عظمتى خیره کننده در دشت توده آرمیده است. 9 برج مدور ساده با ارائه هاى خشتى در چهار سمت حصار بیرونى و داخلى آن مشاهده مى شود و پلانى چهار گوش دارد. همچنین دورتا دور آن را خندقى به عرض ? متر احاطه کرده است. فضاهاى داخلى قلعه در 2 حصار به ارتفاع حدوداً 5/6 متر محصور شده است.
هر 2 حصار به صورت چینه اى از خشت و گل ساخته شده و بخش فوقانى آنها فرم و شکل کنگره اى دارد. برج هاى حصار درونى قلعه با ارتفاع تقریبى
5/8متر داراى تیرکش ها و روزنه هایى براى دفاع است و از حیث تزئینات با فرم هاى هندسى و منظم به صورت خشتى ارائه مندتر از برج هاى حصار بیرونى است.
دسترسى به قلعه از جانب جنوبى است و جرزهاى آن روى ازاره سنگى به ارتفاع حدود 110سانتى متر و عرض 5/2 متر ساخته شده است. پهناى قاب ورودى 70/3 سانتى متر و مرتفع تر از دیگر نقاط است. در چوبى ورودى، دولته است و با گل میخ هاى فلزى تزئین شده است. پهناى درب 2 متر و ارتفاع آن 5/2 متراست و 2 سکوى نشیمن (پیرنشین) در پیرامون آن تعبیه شده است. سردر ورودى داراى قوسى خوش فرم و تیزه دار است و ارائه هاى برجسته با نقوش هندسى در دو طرف دیده مى شود. قسمت بالایى آن نیز داراى تیرکش و تزئینات چلیپایى است. در فاصله بین در اول (حصار بیرونى) و در دوم (حصار درونى)، فضاى هشتى با پوشش چهار بخشى وجود دارد. در این فضا 2صفه 2 اشکوبه (دو طبقه) به عرض 5/2 متر و ارتفاع 1 متر با پوشش تاق آهنگ به صورت جفت یا قرینه ساخته شده و از فضاى زیرین آن جهت نگهدارى کالا استفاده مى شده است. پس از عبور از ورودى به شاه کوچه یا گذر اصلى قلعه مى رسیم که جهت آن شمالى- جنوبى و به پهناى 30/3متر است، کوچه ها و گذر هاى فرعى قلعه، شرقى- غربى و به عرض حدود70/1 متر هستند. ساماندهى فضاهاى داخلى قلعه داراى نظمى خیره کننده است.
درون قلعه فضاهاى گوناگونى از قبیل اصطبل، بخش مسکونى (شاه نشین و عام نشین)، انبار نگهدارى کالا، فضاى عمومى یا مذهبى و … به چشم مى خورد. فضاى شاه نشین یا ارباب نشین قلعه در مرتفع ترین بخش بنا (بالاى فضاى ورودى) قرار دارد و بر تمامى فضاهاى داخلى و محوطه خارجى مشرف است. پوشش بیشتر فضاهاى درونى، تاق آهنگ است و داخل آنها تاقچه و رف وجود دارد.
اتاق هاى اشکوب پایین جهت نگهدارى احشام و طبقه فوقانى جهت سکونت و زندگى مردم بوده است. امکان دستیابى به طبقه بالایى از طریق راه پله اى باریک و خشتى میسر مى شود. فضاهاى داخلى اندود کاهگل شده اند و اندازه خشت هاى استفاده شده در ساختار کالبدى آنها 23*23 سانتى متر است. برج هاى داخلى قلعه 2 اشکوبه است، پوشش اشکوب اول گنبدى است و راه پله به سمت بالا بصورت مدور و مارپیچى است. ارتفاع برج هاى داخلى از لب حصار تا بالا 30/2 و ارتفاع حصار داخلى 6 متراست. ضخامت جرز برج داخلى 60سانتى متر و قطر برج هاى داخلى در قسمت پایین حدود 10 متر است. در قسمت شرقى قلعه، چاه قنات عمیقى به چشم مى خورد که احتمالاً آب مورد نیاز قلعه از این مکان تأمین مى شده است. فاصله میان 2حصار در ضلع جنوبى 15 متر و در ضلع شرقى 5/8متر است. در این فاصله فضاهاى متعددى شکل گرفته است. متأسفانه به دلیل گذشت زمان و نیز عدم توجه کافى، این قلعه زیبا در معرض تخریب، فرسایش و نابودى است. در سال هاى گذشته برخى اقدامات جزئى مرمتى و حفاظتى در بنا صورت گرفته است که با توجه به نیازهاى مرمتى و اهمیت بنا بسیار کم و ناچیز است.
ساشا ریاحى مقدم
کارشناس ارشد مرمت معمارى، مدرس دانشگاه
منابع و ماخذ:
زرگر، اکبر- در آمدى بر شناخت معمارى روستایى ایران - دانشگاه شهید بهشتى????،
نائینى، محمدجعفر بن محمدحسین- جامع جعفرى، تاریخ یزد در دوران نادرى، زندى و قاجار
پازوکى، ناصر- استحکامات دفاعى در ایران دوره اسلامى- سازمان میراث فرهنگى کشور????،