گرمترین نقطه کرهزمین با دمای نزدیک به 70 درجه در سایه در دشت لوت ایران قرار گرفته است.
دکترپرویز کردوانی، بیابانشناس معروف ایرانی با اعلام این مطلب گفت: منطقه گندم بریان در دشت لوت که در 80 کیلومتری شهداد و در شرق رود بیرجند قرارگرفته است، منطقهای با پوشش آتشفشانی است و همین پوشش سیاه آتشفشانی موجب بالا رفتن شدید گرما در این منطقه میشود.
به گفته وی این منطقه همچنین پستترین منطقه داخلی ایران نیز محسوب میشود و این موضوع نیز از دیگر دلایل گرمای شدید آن است.
گواه کردوانی بر این موضوع این است که در تحقیقات خود مشاهدهکرده است که گاو و گوسفند مردهای که توسط کامیونهای عبوری در گندم بریان رها شده بودند تجزیه نشده و نگندیده بودند بلکه فقط در اثر حرارت خورشید خشک شده بودند.
به گفته وی این موضوع نشان میدهد که در این منطقه حتی باکتری هم امکان حیات ندارد.
کردوانی اضافه کرد: در نزدیکی گندم بریان پدیدههای طبیعی بسیار زیبایی ازجمله کلوتهای بیابان لوت قرار دارد. این کلوتها رشته دالانهای موازی هستند که بر اثر باران و باد شدید به مرور زمان ایجاد شده است و ارتفاع دیوارههای آنها به 200 متر میرسد.
دکتر کردوانی گفت: پیش از اعلام میزان گرمای گندم بریان گمان میشدصحرای لیبی در شمال صحرای آفریقا با 7/57 درجه سانتیگراد حرارت، گرمترین منطقه کره زمین باشد اما امروز مشخص شده است که گندم بریان در بیابان لوت با دمایی بیش از 67 درجه سانتیگراد در سایه ،گرمترین نقطه کره خاکی است.
نام این شهر کوهپایهای مهجور مانده، «جهرم» است؛ شهری که مرکبات و خرمایش زبانزد همه اهالی استان فارس است. آبلیمویی که ایرانیها آن را به عنوان سوغات شیراز میشناسند، از لیموهای خوشطعم و آبدار جهرم گرفته میشود.
جهرم در قدیم الایام بر سر یک راه تجاری به نام «جاده ابریشم» قرار داشته است. این جاده شرق و غرب را برای عبور کاروانهای حامل ادویه هندوستان به هم وصل میکرده است. سیاحتگران مشهوری مثل تاورنیه، شاردن، فیگرا و کری لوبوین در سفرنامههایشان جهرم را وصف کردهاند.
بد نیست بدانید
نام جهرم 8 بار در شاهنامه فردوسی تکرار شده است. به گفته فردوسی، وقتی که اسکندر مقدونی به ایران حمله میکند و ایرانیان را شکست میدهد، «دارا» به جهرم فرار میکند؛ «جهاندار دارا به جهرم رسید». طبق شاهنامه، مهرک نوشزاد هم زاده شهر جهرم بوده است.
وجه تسمیه جهرم به خوبی توسط احمد کسروی توضیح داده شده است. به نظر او در نامهایی مثل جهرم وسمیرم پسوند «رم» به معنی جا و مکان است. «جه» و «سم» هم تغییر شکل یافته «گه» و «زم» هستند که به معنی گرم و سرد هستند؛ بنابراین جهرم یعنی «جای گرم».
باربد مشهورترین شخصیت تاریخی جهرم است. او که بنامترین موسیقیدان دوره ساسانی است، بنا به شواهد بسیاری از جمله شاهنامه، در جهرم متولد شده است. با وجود این، بزرگداشت باربد هر سال در تاجیکستان برگزار میشود! در جهرم میتوانید نام باربد را همهجا ببینید؛ از سوپر مارکت گرفته تا ادامه مطلب...
شهرنگار: کدخدا(جمعه 86/10/14 :: ساعت 7:41 صبح)
شگفتى هاى معمارى قلعه تاریخى مهرپادین
طبق نتایج مطالعات و بررسى هاى انجام شده از سوى اندیشمندان علم روان شناسى درباره نیازهاى بشرى، مشخص شده که نیاز به امنیت، پس از نیاز به آب و غذا بالاترین اولویت را دارد. با بررسى شیوه زندگى انسان هاى بدوى و مطالعه تاریخ معمارى دفاعى، پى مى بریم که انسان همواره با محیط و طبیعت پیرامون خود در ستیز بوده و براى مقابله با عوامل طبیعى و غیرطبیعى به دنبال پناهگاهى امن و مطمئن مى گشته است.
در ابتدا به درون غارها و کوه ها رفته و در آنجا مى زیستند ولى با گذشت سالیان دراز به سمت دشت ها و جلگه ها سرازیر شدند و پس از یکجانشینى و ساخت سکونتگاه به کشاورزى و دامدارى مبادرت ورزیدند. با بیشتر شدن جمعیت و گسترش رستاق ها (روستا، آبادى) و همچنین نیاز به زمین مناسب، آب کافى و جلوگیرى از تهاجم اقوام دیگر، به ساختن شهرهایى با دژ مستحکم و برج و بارو پرداختند. نظیر این مستحدثات را مى توان در چغازنبیل (هفت تپه خوزستان)، تخت سلیمان (تکاب آذربایجان غربى)، شهر فیروزآباد فارس و ارگ تاریخى بم مشاهده کرد. درگذشته براى ایجاد سامانه تدافعى مناسب در برابر هجوم اقوام و دشمنان در شهر، قصبه یا قریه با توجه به نحوه قرارگیرى و شرایط اقلیمى منطقه، استحکاماتى از قبیل قلعه (ارگ)، برج، حصار و باروهاى بلند، دروازه، دربند و خندق بنا مى کردند. از مهمترین دلایل پدید آمدن قلعه هاى روستایى، مى توان به عدم وجود امنیت اشاره کرد. آبادى مهرپادین در مجاورت راه یزد، کرمان قرار داشته و مسیرهاى کویرى از گذشته محلى مناسب براى استقرار راهزن ها و بیابانگرد ها بوده است. امروزه نیز اسکان موقت بیابان نشین ها در اطراف قلعه مهرپادین مشاهده مى شود.
قلعه تاریخى مهرپادین از نمونه هاى بى نظیر قلعه هاى روستایى دشتى و جلگه اى است که تا چندى پیش فعال و مسکونى بوده و هر کدام از اهالى، مالک اتاقى بوده اند و جهت انبار کالا و محصولات کشاورزى و نگهدارى آذوقه و دام از آن استفاده مى کردند. البته این قلعه براى سکونت دائم نبوده و فقط در مواقعى که احساس خطر مى شد و حمله قریب الوقوع صورت مى گرفت، اهالى روستا را ترک مى کردند و با اموال با ارزش خود، روزهاى موقتى را درون قلعه سپرى مى کردند. این قلعه روستایى خشتى با شکوه و کم نظیر، در تاریخ 7/7/81 به شماره 6143در فهرست آثار میراث فرهنگى کشور به ثبت رسیده است.
*موقعیت و جهت یابى قلعه مهرپادین
شهرستان مهریز با وسعت 6717 کیلومتر مربع و جمعیتى بالغ برادامه مطلب...
شهرنگار: کدخدا(جمعه 86/9/16 :: ساعت 1:37 عصر)